پیش نوشت: وقتی بعد از ظهر مغزم به وقت تمرین انوانسیون سه صدایی رِمینور باخ میره بالای مَنبر ِ کیبوردیش! بعد حواسش پرت می شه، وقت نهار می شه ؛ مغزش روی دور تُند همچنان کندو کاو می کنه. بعد دوباره می ره سراغ ساز زدن و کارهای دیگه ولی همچنان پس زمینه ها همه روشنن، بعد شب می شه؛ میاد ادامه فکر هاشو می نویسه تا پرونده ی افکارش توی این یک موضوع بسته بشه مثلاً. اما در هرصورت نوشته ای که یک ساعتی بنویسی ولش کنی بعد بیای ادامه اش بدی، هزارتا شخصیت پیدا می کنه. از جنس نوشته های دفترم
183بار جا ماندن از
پونزده، پنجاه و نُه، سی
ِ ,یک ,همچنان ,کنه ,وقت ,افکارش ,می کنه ,افکارش توی ,توی این ,ی افکارش ,پرونده ی
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت